ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
فقر چیزی را نداشتن است ، ولی آن چیز پول و املاک و جواهرات نیست
طرف حساب فقر روح است
فقر ، خاکی است که روی برگ برگ کتابهای یک کتابفروشی نشسته است
فقر ، عبور و نادیده گرفتن چراغ عابر پیاده ی قرمز رنگیست که سر چهارراه خودنمایی میکند
فقر ، یادگاریهایی است که کتیبه های تخت جمشید و بیستون و هگمتانه را نشانه رفته اند
فقر تاریخ هایی ست که تن درختان را آزرده است
فقر آشغالهایی ست که از پنجره اتومبیل ها پرتاب میشوند
فقر ، همه جا سر میکشد …
فقر ادعایی است از فرهنگ نداشته مان که گوش فلک را کر کرده است
فقر فرهنگی بالاترین نداری توی عصر امروزه که متاسفانه توی این جامعه بدجوری هم گریبانگیر شده.
مثل آخرین تصمیم د.و.ل.ت برای جدایی جنسیت در کلاسهای دانشگاهها.
واقعا برای اینهمه فقر و نداری فکری جامعه مون متاسفم.
لایک برای پست قشنگت دلارام جان.
از اون طرحشون که دیگه نگووووو .واقعا اعصاب خرد کنه .
قربان محبتت عزیزم
راستی
اووووووووووووول
اینجا که اول و آخر نداره عزیزم .مرسی از حضورت شازده کوچولو جون
پس
گر حکم شود که تکدی گر گیرند
در شهر هر آنکه هست گیرند !
قشنگ بود شعرت خیلی
ولی گدایی با فقر ،فرق داره ها ، نداره ؟
از این لحاظ خیلی فقیریم. هر وقت هم که به هم میرسیم می گیم که ما فلان بودیم و اینجوری بودیم و اینو داشتیم و غیره !!!! همش گذشته ، الان هیچی نداریم، هیچی !!!!
واقعا .
بودیم بودیم ، شرط نیست .هستیم ، هستیم ملاکه !
سلام
فقر تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی رو خرد میکند
فقر شب را بی غذا سرکردن نیست
فقر روز را بی اندیشه سرکردن است
سلام
چه جالب .
روز رو بی اندیشه سر کردن ... چه پر معنی .
اینقدر فقیریم دلی که حتی برای حرف زدن هم کم میاریم
ولی فکر میکردم فقط توی این یک مقوله (حرف زدن ) فقیر نباشیم !
وای که چه قدر فقیریم ما...چه خوب بود این پستت هم...فقر یعنی یکی مثل تو اینقدر قلمش قشنگ باشه و بعد این همه وقت ما رو بذاره تو خماری قلمش و ننویسه!!!شوخی کردم عزیزم..ولی چه حیفم میاد که زودتر ندیدم نوشته هاتو...عیبی نداره...بعد از این..
منو انقدر خجالت نده تیراژه جون . تو خیلی به من لطف داری عزیزم.
گوش فلک به صداهای بالای "ادعا دسیبل" حساس نیست!..."فرهنگ نداشته مان" فقط گوش خودمون رو کر کرده!...نمیبینی داریم با اشاره با هم حرف میزنیم!؟...
خیلی قشنگ تفسیر میکنی حمید خان .یعنی من کامنتات رو خیلی دوست دارم ، خیلی .
آره گوش خودمون رو پر کرده .یعنی فقط ادعاییم .
ببخش که من آی کیوم پایینه ولی منظورت رو از اشاره نفهمیدم .شرمنده میشه یکم بیشتر توضیح بدی .
(ندونستن که عیب نیست ،نپرسیدن عیبه ! )
خدا رحمت کنه دکتر شریعتی رو....این حرفا رو سالها پیش گفته و ما هنووووز هم همون آدمهاییم بلکه بدتر!
جدا" ؟؟ همه اینها رو گفته بوده ؟؟ من فقط دوتا جمله اش رو جایی خونده بودم که با نوشته خودم قاطیش کردم . فکر نمیکردم همه این متن رو قبلا دکتر شریعتی گفته باشه :(
آخ گفتی دلارام جوووووووون ...آخ گفتی...
اینقد دلم از این همه فقر پره ....
کی میشه دیگه فقر نداشته باشیم ؟؟؟؟
وقتی که بخوایم تغییر کنیم و غنی بشیم .از خودمون هم باید شروع کنیم .این دیگه ربطی به د.و.ل.ت و این حرفها نداره.نه اینکه نداشته باشه ها ولی ما باید استارتش رو بزنیم.
سلام
از وبلاگ کیامهر با شما آشنا شدم
واااااای گقدر خوب مینویسس
با تبادل لینک موافقی؟اگه موافقی من رو با اسم(بیکار بی مزه)لینک کن و بگو به چه اسمی لینکت کنم
سلام
یعنی از اول تا آخر کامنتت خندیدم مرسی کوروش خان .
فکر میکنم این نسخهٔ کامل فقر از دیدگاه دکتر شریعتیه:
"میخواهم بگویم ......
فقر همه جا سر میکشد .......
فقر، گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست ......
فقر، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست ..... طلا و غذا نیست .......
فقر، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهء یک کتابفروشی می نشیند ......
فقر، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ، که روزنامه های برگشتی را خرد میکند ......
فقر، کتیبهء سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند .....
فقر، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود .....
فقر، همه جا سر میکشد ........
فقر، شب را " بی غذا " سر کردن نیست ..
فقر، روز را " بی اندیشه" سر کردن است .."
عجب ! مرسی که برام گذاشتیش الهه جون . ممنونم
دلارام عزیزم سلام کامنتت و خوندم.مهرت بر من همیشه بیشماره خانوم
ولی متاسفانه سیستمم حسابی به ریخته است این کامنتها یهو قاطی پاطی و غیب میشه.
دلم می خواد کامنت پراز مهربونیتو توی پستم داشته باشم البته اگه خودت مایل باشی
خداشاهده اصلا بحث بالا رفتن کامنتهام نیست فقط اینکه جمله های شما برای منآبی که روی آتیش نگرانیهایم پاشیده میشه.
می بوسمت
این چه حرفیه میثا جون.چشم میام حتما برات مینویسم .دلت خالی از هر نگرانی باشه عزیزم.
چقدر قشنگ نوشتی...
فقر فرهنگی داره بیداد می کنه...
موافقم ، کاری باید کرد .
سلام دوست عزیزو پر احساس
فقر ، ندیدن تمام چیزهای قشنگی است که ما داریم و آن را نمیبینیم .
فقر ، نفهمیدن لحظه های قشنگه که مثل برق از دست میدهیم بدون اینکه ......
سلام عزیز
جمله دومت رو خیلی دوست داشتم .