مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

نرگس۲۰ سه‌شنبه 5 دی 1391 ساعت 22:23

سلاااام
خوشحالم که نوشتی عزیزم

سال نو مسیحی هم مبارک بخصوص به جناب سرژیک آزاریانس

امید که سال پرعشق و صلحی باشه برای همه

سلام
فدای تو نرگس مهربونم

سرژیک آزاریانس چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 01:50

سلام
میدونی دل آرام عزیز، حالا که این سطرها رو می نویسم بغض گلومو گرفته، زورش هم خیلی زیاده لامصب، اما تمام توانم رو جمع کردم که اشکم جاری نشه، چون اینجایی که الان من هستم نباید اشک ریخت، چرا؟ بماند...
اما،
آخرین بار شاید thanksgiving بود که اومدم به این خونه، اون روز با تبریکت خیلی شاد شدم، ولی امروز خیلی حس های دیگه هم به اون شادی اضافه شد، از خودم خجل شدم، خجل شدم که گمان می کردم دوستی ها سالهاست که تموم شدن، خجل شدم که فکر میکردم دنیام خیلی وقته که مرده، خجل شدم که خیال می کردم مهر آدم ها دیگه ته کشیده. حسرت خوردم برای جملات اینچنینی که می تونستم به خیلیا بگم و شادشون کنم اما دریغ کردم، حسرت خوردم از این همه کریسمسی که با عزیزانم بودم و نفهمیدم چقدر شادم با اونها. دلتنگ شدم برای بودن، برای خندیدن، برای دوستان، برای اون شب ها که دلمون پر می زد واسه دیدن بابانوئل، برای صبح هایی که من و هاسمینگ با صورت نشسته می دویدیم پای درخت و صدای خنده مون پر میکرد اون خونه قدیمی رو، بعد هم برفی که قدیم تر ها بود اما بعدترها گاهی بود و گاهی نبود، اگر بود که آدم برفی روی شاخش بود و ظهر که می شد باز هم کوکو سبزی و پلو و ماهی مادر و بعد هم خنده و خنده و خنده تا شب...

دوست عزیزم، با این پستت دلم واسه همه خوبی های عالم تنگ شد و به همه خوبی های عالم امیدوار شدم...
بی اندازه سپاسگزارم از تبریکت و بیشتر از اون برای اینکه به یاد من بی وفا بودی

دلت آرام دوست من، حالا چه فرق می کند کریسمس است یا نوروز و یا هیچ کدام، دلت آرام، خوب من...

و بر من ببخش این همه پرگویی رو...

سلام سرژیک عزیز
به قدری قشنگ حرف زدی که من واقعا نمیدونم باید در مقابل اینهمه حس خوب چی بگم .
بی وفا کدومه ؟ اگه بی وفا بودی الان اینجا چکار میکردی پس ؟ میبینی ... بی وفا نیستی دوست من
این چند خط ناقابل تر از اینهمه محبت تو بود .
برایت بهترینها رو در کنار بهترینها آرزو دارم سرژیک جان ...
روزهای خوبی در پیش داشته باشی .

سرژیک آزاریانس چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 02:03

خانم نرگس20 از شما هم ممنونم.
امیدوارم 7 بحر معرفت و 7 اقیانوس عشق از 6 جهت عالم بر شما سرازیر شوند و بیستی شوند به بزرگی تاریخ مهر...

چه دعای قشنگی
آمین

ری را چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 08:39 http://narenjestaan.persianblog.ir

منم که مسیحی نیستم این روزا ذوق دارم شاید بیشتر از عید خودمون
کامنت سرژیک خان هم زیبا بود
عیدتون مبارک جناب

ای جانم ری را

فسقلی چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 09:03 http://bishilehpileh.blogsky.com

سلام و احترام. هرچند دیر، اما بی نهایت سپاسگزارم از عرض تسلیت تان و محبت و لطفی که به دوست کوچکترین تان داشتید و دارید. امیدوارم همیشه و همه جا خبرهای شادی، سلامتی، بهروزی و پیروزی های روزافزونتان را بشنوم و بخوانم. قربان شما، مهدی عجمی

سلام به شما
انجام وظیفه بود جناب
برایتان صبر آرزو دارم

کویر چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 09:30 http://faramushshodeh.blogfa.com

سلام

سلام کویر عزیز

مریم نگار (مامانگار چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 09:48

سلام دلارامم..
منم تبریک میگم کریسمس رو به دوستان ...خصوصا سرژیک آزاریانز عزیز...که همنام یکی از دوستان زمان دبیرستان منند در مشهد و همیشه اسم ایشان منو میبره به سالهای دور و خاطرات شیرین آن دوران...
حالا چه ایشان همان سرژیک آزاریانس باشند یا خیر...فرقی ندارد...برای ایشان و خانواده نازنینش آرزوی سالها سلامتی و خوشبختی دارم..
ممنون...

سلاااااام مامانگار عزیزم
چقدر خوب که توی این روزهای قشنگ شما توی مشهد برف دارد.
ای کاش به کمک این همه پیشرفت شما هم دوست عزیز هم نامتون رو پیدا کنید .

فرزانه چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 10:08 http://www.boloure-roya.blogfa.com

دلارام جون در کامنت دونی بنده شما دبیر جلسات شدی (جهت اطلاع عرض کردم)
بعدشم سال نو مسیحی به همه مسیحیان جهان مبارک باشه مخصوصا سرژیک جان دوست جان شما.
ببینم سرژیک جان شما همون سرژیکی هستید که من یه نوشابه خارجی بهش بدهکارم (بازی وانیا یادتون هست؟) ؟؟
الان خودم که نفهمیدم چی نوشتم امیدوارم سرژیک فهمیده باشه!

بله بله میرسم خدمتتون حتما
منم فهمیدم فرزانه

سمیرا چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 11:27

عید پاک بر همه مسیحیان عزیز مبارک باشه امیدوارم روزهاشون پر باشه از سلامتی و مهربانی بخصوص مسیحیان عزیزی که اینجا را میخونن .سرژیک عزیز امیدوارم هیچوقت دلتون تنگ نشه برای خوبیهای عالم.

قربون شما برم مامان ِ سرما خورده ی من

نیمه جدی چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 11:53 http://nimejedi.blogsky.com

منم تبریک میگم. با هزاران آرزوی شاد و رنگی برای همه ی دوستای مسیحی به خصوص سرژیک عزیز.

ای جانم نیمه جدی

سرژیک آزاریانس چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 15:02

لام
یه وقتهایی هست که مومن می شم، مومن به وجود ماورائی ورای همه تلخی ها و شیرینی ها، دیشب یکی از اون وقت ها بود، اونقدر تنها بودم که دوست داشتم یکی بیاد، حتی اگه بیاد و کشیده ای محکم بزنه در گوشم...
وبلاگ ژولیت بودم که چشمم به دو تا وبلاگ افتاد دو وبلاگی که به روز شده بودند، به هر دو سر زدم. اولی منو نشوند بغل پدر و آنچنان کودکانه هایم را برایم زنده کرد که دوست داشتم جوراب پشمی ام را کنار شوفاژ آویزان کنم و به انتظار پاپا بنشینم و دومی دنیای دل آرام بود. اول یاد تبریک اون شبش افتادم، تبریکی که آنقدر شیرین بود که هنوز شیرینیش ته دلم مونده بود ولی از اون وقت دیگه بهش سر نزده بودم اینقدر که بی وفا هستم...
وقتی اومدم خدا میدونه که مات موندم، فکر نمی کردم کسی اینجا توی این دنیای مجازی اصلا یادش مونده باشه که یه روزی با من هم کلام شده، ولی این من بودم که هنوز به یاد کسی مانده بودم.
دلم می خواست یکی از شیپرهای درخت کاج بچگی ام الان دستم بود تا می نواختم تا بگم اینجا هیچ ظلمتی نیست، بعدش یک گلدان بزرگ پوانزتیا رو از بین این خطوط نصفه و نیمه اینترنت رد می کردم تا برسه به دست صاحب این خونه و نیمه شبش که روشنه رو روشن تر کنه. دلم می خواد تا آخر دنیا اون میوه ممنوعه روی درخت رو گاز بزنم تا خدا باز هم به زمین پرتم کنه تا برای همیشه مهربانی رو در بر بگیرم. امسال برای من و فقط برای من غسل تعمید مسیح در شب 26 دسامبر بود...

درمورد بی وفاییت در کامنت قبل بهت گفتم ... اگه بی وفا بودی الان اینجا نبودی ... پس این حرف رو نزن
تبریک گفتن و به یاد دوستها بودن کمترین وظیفه آدمهاست . مطمئن باش همیشه توی ذهن ما هستی ...
گلدانی پر از گلهای احساس از میان همین امواج به دست من رسید و بوی خوشش تمام فضای این خونه رو پر کرده .

سرژیک آزاریانس چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 15:23

می دونم که دل آرام اونقدر مهربون هست که اجازه میده از اینجا با دوستای قدیمیش و دوستای جدیدم چند جمله ای صحبت کنم، پس با اجازه صاحب خونه:
ری رای عزیز؛ شما زیبایید، شما و اون نارنجستان و ذوق این روزهاتون، مرسی از تبریکت دوست من.
مامانگار دوست داشتنی؛ من هم برای دل مهربانت بهترین ها رو آرزو میکنم هرچند که خودش بهترینه. نه دوست خوبم، من به جز یک مسافرت 2 روزه هیچ وقت مشهد نبودم ولی خوشحالم که اسمم باعث یادآوری اون همه خاطرات خوش شد.
فرزانه جان؛ متشکرم از تبریکتون و اینکه بله من همون سرژیکم و یادم هم نرفته طلبم رو!!! اما لطفا اونو بدید به دلارام که حالا حالا کلی بدهکارش هستم...
سمیرای مهربان؛ من هم برای شما سلامتی و شادی آرزو می کنم، دلم تنگ بود ولی بعد از رفتن به این دو خانه، امید جایگزین دلتنگی ام شد، ممنوم از تبریکتون خانم عزیز.
نیمه جدی خوبم؛ منم آرزو می کنم تابلو زندگیت پر از رنگ های گرم و شاد باشه و متشکرم از تبریک گرمت.

ممنون دل آرام مهربان برای خلق این همه مهربانی

مهربونی از خودت و دوستهای مهربونمون هست .
راحت باشید ، اینجا خونه خودتونه .
ایشالا همیشه شاد باشید .

تیراژه چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 18:14 http://tirajehnote.blogfa.com

چه پست شیرینی و چه کامنتهای دلنشینی
میزبان که دل آرام باشد و جشن اگر چنین جشنی کمتر از این نمیشود انتظار داشت
سرژیک جان تبریک میگم
کاش خودت هم شروع کنی به وبلاگ نویسی و ما را مهمان خانه و قلمت کنی
فکر میکنم تک تک دوستان انتظار میکشند که با قلمت ما را مهمان روزها و شادی و غمهایت کنی

فدای مهربونیت تیراژه عزیزم
چه پیشنهاد خوبی دادی . سرژیک جان روش فکر کن

سمیرا چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 18:26

به عرض دوستان برسونم که در کامنت بالا به جای تبریک عید کریسمس ،عید پاک را تبریک گفتم
خواهش میکنم سرژیک عزیز، من واقعا میفهمم بهتر شدن حالتون را.خود من هم دو ،سه بار از طریق همین دنیای مجازی کلی انرژی گرفتم. این را به فال نیک بگیر.
امیدوارم سال بسیار پر باری در پیش رو داشته باشید .

مریم نگار(مامانگار) چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 19:29

..اون سرژیک آزاریانسی هم که من میشناختم .. دقیقا به همین مودبی...بامحبتی .. مهربان و بسیار انسان پراحساس و صادقی بود...
واقعا جالبه اینهمه شباهت !!...(آیکون گیر دادن به یکی بودن سرژیک ها )

سرژِیک جان حالا بازم فکر کن ، شاید یکی بودین ها

وانیا چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 21:07

تبریک به همه شون

مرسی وانیا جان

طـ ـودی چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 21:19

از طرف منم تبریکـــ
به همه ی دوستای گل
همه ی همه شون
و به خصوص به سرژیک عزیز
با کلی آرزوی خوب برای همه

ممنون طودی عزیزم

مژگان امینی چهارشنبه 6 دی 1391 ساعت 23:06 http://mozhganamini.persianblog.ir

مبارک باشد و دل همه آرام گیرد.

ممنون خانم امینی عزیز

دنیا پنج‌شنبه 7 دی 1391 ساعت 01:12 http://eiti.blogfa.com

کسی میخواهد برای زندگیش خسته کننده اش انگیزه ای پیدا کند وصدای خنده هاوگریه های کودکی سکوت کش دار وخسته خانه اش را بشکند 10 سال است برای رسیدن به این آرزو تمام راه های ممکن راامتحان کرده و به نتیجه نرسیده حالا دکتر بهش پیشنهاد کرده از طریق اهدا تخمک شاید این آرزو محقق شود و این دوست حاضر است از کسانیکه شرایط لازم را دارند با پرداخت مبلغی کمک بگیرد
کسانیکه مایل به این کار هستند می توانند با تلفن 09376334559تماس بگیرند یا با مراجعه به وبلاگ اینجانب کسب خبر نمایند
دوست عزیز جسارتا از وب شما کمک گرفتم یکی بخاطر روحیه ای بود که در شما سراغ داشتم واینکه وب پر مخاطبی داری بهرحال اگر به این نتیجه رسیدی که جایش در وبلاگ شما نیست وآنرا نمایش ندهید نظرم در مورد شما عوض نمیشود

م . ح . م . د جمعه 8 دی 1391 ساعت 20:32

مبارک باشششششششششششششه

ایشالله تن همشون سلامت و لبشون خندون

و امیدوارم کشورمون به این حدی برسه که تموم ادیان های مختلف بتونن در کنار هم با صلح و آرامش زندگی کنن و هیچ ترسی از گفتن عقایدشون نداشته باشن .

ایشالا
من هم واقعا امیدوارم این آرزو تحقق پیدا کنه .

سرژیک آزاریانس شنبه 9 دی 1391 ساعت 06:00

سلام دلارام جان
حقیقتش از اینکه هی سرمو میندازم پایین میام کامنت دونی رو با کامنت های طول و درازم می ترکونم شرمنده ام، اما لطف دوستان نادیده و مهربانم رو هم نمی تونم بی جواب بذارم.
خلاصه ببخشید دیگه

تیراژه جان، خانم رنگین کمان، اسم شما منو یاد شاهنامه میندازه، یادمه اون بار هم بهتون گفتم که اسم کمان رستم تیراژه بوده، البته حتما خودتون هم میدونستید. متشکرم از تبریکتون و از لطفتون به خاطر اینکه گفتید وبلاگ نویسی رو شروع کنم. اما در حضور دوستانی مثل شما و دل آرام و بقیه بزرگان من حرفی واسه گفتن ندارم وانگهی هر شروعی دیگه واسه من دیره... بازم مرسی از تبریکتون

سمیرا خانم عزیز که حالا میدونم مادر دلارام هستید، خوش به سعادت دلارام به خاطر سمیرا بانو و خوش به حال سمیرا بانو به خاطر دلارام عزیز، دخترتون مهربونه خانوم، اینو میدونم که از شما یاد گرفته. در ضمن همه اعیاد پاک هستن، در اصل، شما درست گفتید. بازم ممنون

مریم نگار جانم، مودبی و مهربونی از خودتونه شمایید که این همه احساس پاک دارید وگرنه از یه همکلاسی که حتما از من خیلی بهتر بوده اینطور با محبت یاد نمی کردید. مرسی از این همه محبتی که من واقعا لایقش نیستم.
راستی دلارام من بازم فکر کردم، گفتم شاید خودم باشم، میگم به یه شرط اعتراف میکنم که خودمم، اونم اینکه مامانگار جان سنشونو بگن! آخه میدونم که چقدر این کار واسه یک خانوم سخته، واسه همینم این شرط رو گذاشتم که از زیر اعتراف در برم...!
مامانگار عزیز جسارت منو ببخش، سن شما به من هیچ ربطی نداره، محض شوخی گفتم...اگه می خواید من سن خودم رو خدمتتون تقدیم کنم شاید کمکی کرد به حل معما...!

وانیای مهربون مرسی ازت و مرسی به خاطر اون خاطره قشنگی که با بازی دوست داشتنیت توی ذهنم ساختی. مهربونی همه این دوستان رو به شما و اون بازی قشنگت مدیونم. امیدوارم هیچوقت دیگه غمگین نبینمت، هیچ وقت هیچ وقت...

طودی گلم سپاسگزارم، به اندازه همه برفای زمستون واسه دل مهربونت آرزوی خوب دارم، مرسی عزیزم

خانم امینی عزیز، ممنونم از این دعای فوق العاده تون که این روزها عجیب و عجیب بهش نیز دارم. آرزو می کنم که آرامش سهم همه ما بشه از دنیا، یک دنیا ممنون

جناب م.ح.م.د، دیدی بعضیا یه حرف رو روی صفحه کامپیوتر میکِشَن؟ من بلد نیستم چه جوری این کار رو با کیبورد انجام بدم وگرنه یه مرسی می نوشتم، بعد سینش رو یه دور دور زمین می کشیدم، بعد میاوردمش پیش شما! یه عالمه، زیاد، ممنون محمد جان، چه آرزوی خوبی داشتی رفیق عزیز، منم این آرزوی معروف رو دارم که، صلح بر همه ما باد...

من رسما کم اوردم از این همه محبت، فقط می تونم بگم همه تون رو می بوسم، محمد رو واقعی اونم دو بار، بقیه دوستان رو که فکر کنم خانوم باشن مجازی... اونم یه بوس خیلی بزرگ، بازم مرسی دلارام

شرمنده ؟! این حرف رو نزن سرژیک عزیز
اینجا دنیای منه و دوستهای من ، دنیای من ...
برای لطف زیادی که داری ممنونم .
برقرار باشی و شاد

تیراژه شنبه 9 دی 1391 ساعت 20:57 http://tirajehnote.blogfa.com

سرژیک عزیز
راستش نام خانوادگی من شاهنامه ای ست و سالهاست که این را میدانم
اما در مورد اسمم فقط میدانستم نام اصیل پارسی است و اینکه اسم کمان رستم بوده را از همان کامنت شما در وب وانیاجان متوجه شدم و سپاسگزارم از شما
شاد باشی دوست عزیز ما

کاسپر(بابک) شنبه 9 دی 1391 ساعت 22:50 http://kasperworld.ir

سلام دل آرام جان ...
منم تبریک میگم ... خصوصا به دوستمون سرژیک عزیز ...

سلام بابک عزیز
ممنونم

زیتون یکشنبه 10 دی 1391 ساعت 08:29 http://zatun.blogsky.com

باران یکشنبه 10 دی 1391 ساعت 22:27 http://my-hidden-half.blogfa.com/

تبریک میگم کریسمس به همه ی دوستان مسیحی

ممنون باران عزیز

سایلنت دوشنبه 11 دی 1391 ساعت 18:38

تبریک می گم به همه ی دوستان مسیحی بخصوص جناب سرژیک با این اسم بامزه و زیباشون
امیدوارم سال خوب و خوشی داشته باشن.

ایشالا

راد سه‌شنبه 12 دی 1391 ساعت 01:04 http://mmrad.blogfa.com

عجب پست خوبی و عجب دوستان خوبی:)

من هم به سهم خودم تبریک می گم سال نو میلادی رو
مخصوصا به این دوست عزیز جناب سرژیک

امیدوارم سال خوبی رو داشته باشید و همیشه دلتون پر از نواهای زیبای زندگی باشه :)

ممنونم راد عزیز

مامانگار سه‌شنبه 12 دی 1391 ساعت 12:39

سرژیک جان...من تنها خانمی ام که سن ام رو با کمال شجاعت میگم...30 + 10 + 10...
مدیونی اگه فکر کنی وقتی داشتم عددهارو مینوشتم..دستم میلرزید و رنگم شده بود گچچچچچ

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 14 دی 1391 ساعت 20:10 http://denibey.blogsky.com/

سلام از لطف شما ممنونم

ارادتمند هستم جناب اسحاقی بزرگوار

نرگس۲۰ پنج‌شنبه 14 دی 1391 ساعت 20:40

دل آرام جان
تصمیم نداری ما را مهمان پست های دلی و حال خوب کنت کنی؟

حالت خوبه؟

الهی من قربون تو برم نرگس مهربونم
خط خطی های من که قابل دار نیست ولی به زودی به روی چشمم

آوا پنج‌شنبه 14 دی 1391 ساعت 23:49

چقدر من دیر رسیدم دل آرام جان به این پستت....من
هم تبریک میگم عید بزرگ هموطنانمون رو ،بخصوص
به سرژیک عزیز...امشب توی 16 متری که میرفتم
درختای کریسمس رو میدیدم و ارامنه عزیز روکلی
سر ذوق اومدم....یه حس خیلی خوبه اینکه توی
زمستون زندگی منجمد نیست و جاری میشه..
حسی زیباتر از حتی بهار بهم میده.....دنیا دنیا
سلامتی و آرزوی دلی خوش دارم واسه تموم
هموطنان عزیزم به خصوص دوست خوبمون
سرژیک ِ عزیز............پایدار باشید و بهروز
یاحق...

دیر و زود نداره عزیزم
مهم دعاهای زیبایی هست که برای عزیزانمون داری.
حق نگهدارت

تیراژه جمعه 15 دی 1391 ساعت 02:26 http://tirajehnote.blogfa.com

سلام بانو
وقتتان به خیر
احیانا قصد آپ کردن ندارید خدای نکرده؟!!!!

سلاملیکم
بامداد شما هم بخیر
والا قصد هم که نداشته باشیم با این حالتی که شما نگاه میکنی ، آپ کردن رو میفرستم توی فوریت های مجلس !

پروین جمعه 15 دی 1391 ساعت 06:51

سلام دلآرامم :*
ببخشید که این پستت از زیر نگاهم رد شده بود.
امیدوارم سال 2013 سالی بهتر از سالهای گذشته باشد. ما آدمها با هم مهربانتر باشیم. به طبیعت احترام بگذاریم و طبیعت هم با آدمها مهربانتر باشد. قهر طبیعت با آدمها در سال گذشته بی سابقه بود :(
چقدر کامنت های دوست خوبمان سرژیک زیبا بودند. محسن از مرزبندیهایی نوشته بود که عادت ما شده. یکی از این مرزبندی های ذهنی من درباره ارامنهء ایران است. همه شان مهربانند. و آرام و مودب. من خیلی دوست و آشنای ارمنی داشته ام و این خصیصه ها در همه شان مشترک بوده. آرزومند سلامتی و دلخوشی هستم برای این دوست خوبمان که قلم قشنگشان در همین مدت کوتاهی که شناخته ایمشان، زبانزد همه مان شده.

سلام پروین خانم عزیزم :*
اختیار دارید این حرفها چیه پروین خانم نازنین
ان شالله
چقدر جالب ، من هم چند دوست ارمنی داشتم که همه شان نازنین و به قول شما مهربان بودند .
امیدوارم مهربانی هدیه امسال به تمام مردم کره زمین باشه .

مریم انصاری جمعه 15 دی 1391 ساعت 22:04

منم به آقای سرژیک آزاریانس تبریک میگم (هر چند که خیلی دیره این تبریک و بی موقع هست... ولی اسباب خجالت، که ندیده بودم این پُست رو).

لحظه هاتون آروم و بی دغدغه، آقای آزاریانس عزیز.

دشمنت خجالت بکشه مریم جان

مریم انصاری جمعه 15 دی 1391 ساعت 22:07

سلام دل آرام جان.

چه عنوانِ معرکه ای گذاشتی برای این پُستت...

که ز انفاس خوشش، بوی «کسی» می آید

سلام عزیزم
نظر لطفته

سرژیک آزاریانس دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 11:28

سلام به همه دوستان مهربان گل بی همتای نازنینم
دیروز که جشن سنتی ارامنه محسوب می شد خواستم بیام اما نتونستم. من اینقدر که توی این پست شرمنده دوستای فوق العاده ام شدم که آب شدم و دیگه نمی دونم چی بگم.
بابک جان؛ ممنون دوست عزیزم و گلم.
زیتون عزیز؛ از احساسات زیبای شما هم ممنونم.
باران جان؛ به اندازه دونه دونه های بارونی که الان داره اینجا می باره سپاسگزارم.
سایلنت گلم؛ مرسی از این تبریک خوش مزه، امیدوارم روز و روزگارت خوش باشه عزیزم.
راد خوبم؛ متشکرم از این آرزوی زیبا، خب دلارام مهربان که پست بنویسه دوستای مهربانش هم بیان کامنت بذارن معلومه دیگه، عجب هم داره واقعا...
مامانگار مهربانم؛ واقعا انتظار نداشتم که سنتون رو بگید، خدا نکنه که دست و دلتون بلرزه خانم شجاع خوش قلب. پاینده باشید دوست عزیزم.
آوای عزیز با این کامنت منحصر به فرد زیبا؛ خوش به حالت که رفتی 16 متری، من هم کلی از این کامنتت سر ذوق اومدم عزیزم، یک جهان گل رز تقدیم به شما دوست با احساسم و ممنون از تبریکت دوست خوبم.
پروین جان؛ زیبایی از احساس زیبای شما اومده وگرنه من که فقط سر تعظیم در برابر محبت دوستای مهربانم فرود آوردم. شما به من لطف دارید خانم عزیز، منم برای شما سلامت و بهروزی رو آرزو می کنم.
مریم جان یک دنیا ممنون، من باید احساس خجالت کنم که نمی تونم لطف شما بزرگواران رو جبران کنم شما چرا عزیز دلم؟ دقیقه به دقیقه زندگیتون سرمست و شاد.

خواستم بیام وبلاگ تک تک شما دوستای گلم و همونجا تشکر کنم از مهربونیاتون، دیدم این کامنت ها برای ثبت در تاریخ مهربونیای دنیا هم که شده بهتره که یه جا جمع باشه.

دلارام جان؛ برای بار هزارم میگم بازم ممنونم هزارتا