دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

قربه الی گشت ارشاد

خدا ناراحت است. نه از من، از تویی که دینش را بر سر نیزه گذاشته ای... دلگیر است. نه از من، از تویی که "در دین هیچ اجباری نیست، هدایت از گمراهی مشخص شده " اش را نشنیده گرفتی و به ضرب چماق میخواهی مرا در مسیر هدایت (!) قرار دهی ...

روسری ام را جلو میکشم. نه از ترس خدا، به خاطر تویی که موهایم را شراره های آتش میدانی و هر تارش یک قدم از حوری بهشتی دور ات میکند... مانتو ام را هر چند قدم یکبار با دستم به پایین هدایت میکنم. نه برای خدا، برای تویی که با نگاه ات وحشیانه به سویم هجوم می آوری.

قرآن برای من مقدس تر است وقتی هرسال ماه رمضان میبوسمش و در آغوش میگیرمش، تا تویی که با ماژیک علامت زن ات، های لایت میکنی جملاتی که به نفعت است و خط میکشی بر جمله هایی که برای موقعیتت خطر دارند... 

خدای من مهربان است. اویی که صد و چهارده بار یادآوری کرده "رحمن و رحیم" بودنش را و عجیب که تو فقط "جبار" بودنش را به خاطر می آوری...



نظرات 23 + ارسال نظر
ناشناس سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 22:54

احتمالا شما قران را "رحمن و رحیم" خوانده اید ...
تو قران هم در مورد حجاب نوشته ها ...

سهیل سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 23:20

او قرآن را سر نیزه کرده تو هم کمی از او نداری
قرآن را برای بوسیدن بغل میگیری نه برای خواندن و عمل .خدا از تو هم ناراحت است

ایران دخت سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 23:49 http://dokhteiran.blogsky.com

خدا از کسایی ناراحت است که به اسم اسلام ، اسلام رو نابود میکنن....
از کسایی که باعث شدن نسل جوون دیگه اسلام رو نخوان...
اسلام اینی نیس که داره اینجا اجرا میشه

یک زن سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 23:53

شما هم اون ایه ای که به نفعت بوده دیدی
خدای "رحمن و رحیم" : سوره نور، آیات ۳۰ و ۳۱:

«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضوا مِنْ أَبْصرِهِمْ وَ یحْفَظوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکی لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصنَعُونَ(۳۰) وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ یَغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ یحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسائهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَت أَیْمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِینَ غَیرِ أُولی الارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظهَرُوا عَلی عَوْرَتِ النِّساءِ وَ لا یَضرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ(۳۱)»

«به مردان مؤمن بگو دیدگان خویش را از نگاه به زنان اجنبی باز گیرند و فرج‌های خویش را نگهدارند این برای ایشان پاکیزه تر است که خدا از کارهایی که می‌کنید آگاه است (۳۰) و به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبی فرو بندند و فرجهای خویش را حفظ کنند و زینت خویش را جز آنچه آشکار است آشکار نسازند و باید که روپوش هایشان را به گریبان‌ها کنند و زینت خویش را نمایان نکنند مگر برای شوهرانشان ، یا پدران و یا پدر شوهران یا پسران و یا پسر شوهران و یا برادران و یا خواهرزادگان و یا برادرزادگان و یا زنان و یا آنچه مالک آن شده‌اند یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند و یا کودکانی که از اسرار زنان خبر ندارند، و مبادا پای خویش را به زمین بکوبند تا آنچه از زینتشان که پنهان است ظاهر شود ای گروه مؤ منان همگی به سوی خدا توبه برید شاید رستگار شوید(۳۱)»

مریم چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 00:10 http://najvaye-tanhai.blogsky.com

صد و چهارده بار الرحمن و الرحیم
چقدر حس قشنگ داشت دلی
من چقدر آروم شدم
چرا تا به حال بهش فکر نکرده بودم
جدی بی هیچ اغراق و تملقی میگم که لبخند خدا رو دارم می بینم توی این پست

"یک من دیگر" چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 00:59

وای که هیچ وقت نمی خوان از زورگویی دست بردارن..هیچ وقت...

نرگس20 چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 01:19 http://www.narges20.blogsky.com

خدا خیلی خیلی مهربانتر از اونی هست که به ما معرفیش کردن!114 بار اشاره به رحمن رحیم بودنش هم گواه همین موضوعه
خدا بیشتر به نیات ما توجه داره تا ظاهر رفتارمون
چیزی که متاسفانه نادیده گرفته میشه

میگم دل آرام جانم,انگار گشت ارشاد تا اینجا هم تعقیبت کرده
اینجا هم دست از هدایتت برنمیداره!!!

ب.ر چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 06:21 http://biparvabash.persianblog.ir

ﺧﻴﻠﻲ ﺯﻳﺒﺎ ﮔﻔﺘﻲ....ﻣﻴﺨﻮاﺳﺘﻢ ﺟﻮاﺏ ﺗﻌﺪاﺩﻱ اﺯ ﻛﺎﻣﻨﺘﻬﺎﻱ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﺑﺪﻡ ﻭﻟﻲ ﺗﺮﺟﻴﺤﺎ ﺳﻜﻮﺕ ﻣﻴﻜﻨﻢ....
ﻣﺮﺳﻲ ﺩﻻﺭاﻡ

امیرحسین... چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 09:10

دوست چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 09:40

..متاسفانه" تعصب" و ایجاد "تقدس" نمیگذاره تا درست نگاه و فکر بشه...اندیشه محصور میشه در کلمات...درصورتیکه خداوند اول از همه گفته که اندیشه کنید در آیات من...
بحث برسر بودن حجاب در قرآن نیست..برسر جبر و تحمیل شدنش هست...بر سر اینکه چرااین آیه"لااکراه فی الدین..قدتبین الرشد..." بچشم کسی نمی یاد...
باید فهمید که خدا تنها مال مسلمانان نیست...خدا متعلق به همه بشریت و همه کائنات و هستی ست...و راه رسیدن به او...به تعداد افراد بشره....شریعت مربوط به دوره خود بوده..و حالا طریقت راه کمال انسانهاست...چون چهره حقیقی دین مخدوش شده..

نیمه جدی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 11:25 http://nimejedi.blogsky.com

خدا مهربان تر از آنست که در گمان گفتن بگنجد... راست و درست میگی دلارام جونم.کاملن باهات موافقم

آقای دنتیست چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 12:13 http://dstooth.blogspot.com

واعظی پرسید از فرزند خویش : هیچ میدانی مسلمانی به چیست ؟ صدق و بی آزاری و خدمت به خلق، هم عبادت هم کلید زندگیست .
گفت زین معیار اندر شهر ما یک مسلمان هست آنهم ارمنیست!

ایلیاد چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 13:33

" روسری ام را جلو میکشم. نه از ترس خدا "
" مانتو ام را هر چند قدم یکبار با دستم به پایین هدایت میکنم. نه برای خدا "

شما که این طور گستاخانه دستورات خدای مهربانت را به هیچ کجایت نمیگیری چه طور میگی " قرآن برای من مقدس تر است" " خدای من مهربان است"

دوست عزیز هیچ کس از گشت ارشاد و حجاب زوری راضی نیست .باید بدونی هر اعتقادی یه جنبه ظاهری داره یه جنبه باطنی که مکمل همن
کسی که حرف از خدا می زنه چه من یا شما بی حجاب باشیم چه بانوان گشت ارشاد هر دو یه جنبه را گرفتیم چون جنبه دیگه به نفعمون نیست .گشت ارشاد جنبه ظاهریو گرفته و شما جنبه باطنی !
درسته که خدا به نیات ما نگاه میکنه اما شما چند مرتبه قرآن خووندی ؟فقط رحمان و رحیمش رو دیدی ؟از امر به معروف و نهی از منکر که در همین قرآنی که برای شما مقدسه اومده چه قدر میدونی ؟میدونی چندبار تکرار شده؟از حجاب وپوششی که تو قرآن اومده چی ؟رفتار گشت ارشاد افتضاح ولی تو هم داری خدارو جور دیگه بازی می گیری
اونا افراط میکنند تو تفریط .وقتی افراط و تفریط باشه همین میشه

نگاهی به ادبیات خودت و افرادی که مخالف ایده و عقیده من بودند بینداز... جالبه... خوب است "خدا" نیستید...

آرزو (همه اطرافیان من) چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 14:15 http://ghezavathayam.blogfa.com

راستش دل آرام عزیز من خودم همان پوششی را دارم که در اصطلاح به آن می گویند محجبه اما از کسانی هستم که با این کلمه مشکل بسیار دارم چون محجبه های بسیاری دیده ام که در رفتارشان حجاب های بسیار دریده اند و خدا میدونه چقدر حرص خوردم از اینجور آدمها که هیچوقت فلسفه پوششان را نفهمیدم
و به همین دلیل محجبه بودنم تا به حال با این دوستان گشت ارشاد برخوردی نداشته ام اما راستش را بخواهی همیشه دلم برایشان می سوزد. این که معلوم نیست روزی که وارد نیروی انتظامی شده اند به چه جایگاهی فکر می کرده اند و حالا به کجا رسیده اند قطعا تا چند سال پیش هیچ کدام فکرش را هم نمی کردند که بخواهند همچون گرگی وحشی در خیابانها بو بکشند و دنبال طعمه به اصطلاح خودشان بدحجابی بگردند. گاهی فکر می کنم در حال حاضر غم نان است که آنها را به این کار واداشته است فکر کن در اداره محل کارت به زحمت وارد شده باشی و چند سال سابقه جمع کرده باشی و اصلا بعد از گذشتن از هزاران فیلتر بیخود تازه استخدام شده باشی به این کار هم احتیاج داشته باشی آنوقت بگویند کار خلاف عقایدت انجام دهی. خداییش چند درصد از ما عطای کارمان را به لقایش می بخشیم و می رویم گوشه خانه می نشینیم.
گاهی اجبار؛ گاهی غم نان؛ گاهی فشار زمانه به هر کاری وامی دارت چه اینها را به این کار واداشته و چه کسانی را به کارهای بدتر از این.
مشکل از اینها نیست که "این خانه از پای بست ویران است" مشکل از نظام آموزشیمونه که تو مدرسه به جای قشنگی های دین اسلام فقط بهمون ریا رو یاد داده از همونجایی که از یه کوچه مونده به مدرسه چادرمون رو سرمون می کردیم و مقنعه مون رو جلو می کشیدیم
مشکل قوانینیه که به جایی که تحقیق واقعی در دین رو اجباری کنه عمل به احکام اون رو اجباری کرده

آرزو (همه اطرافیان من) چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 14:17 http://ghezavathayam.blogfa.com

بابت کامنت درهم و برهم و طولانیم معذرت می خوام دوستم

ایلیاد چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 16:23

اونایی که پستهات را همیشه محکوم به تایید میدونند که هیچی .ولی بقیه واضحه ادبیاتشون همه مثل ادبیات تو بود .ادبیات پستت
انگشتی اشاره که به سمت دیگری نشونه میگیری 3 تای دیگش به سمت خودته به خودت نگاه بینداز به ادبیات خودت

خواننده روز چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 16:51

جالبه نمیدونم چرا بعضی مثل جناب ایلیاد ..تا صحبت این موضوعات میشه...رگ شون قلنبه میشه تا خود قله دماوند !!!.....بابا مگه دلارام توی این پست چه حرف اشتباهی زده؟...مگه نمیشه خدارا پرستید...ولی مانتو نپوشید..یا روسری رو تا جلو سر نکشید...نمیشه؟......اینقدر خدارو کوچیک نکنید لطفا.....

عاطی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 21:05

خدایا شکرت!!!!!!!!


من نمی دونم چرا به خودمون اجازه می دیم عقاید همو محکوم کنیم؟همو قضاوت کنیم!

منظورم کامنت هاست ها!:گل

یک فرد چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 23:47

پذیرش هرموضوعی که زور و اجبار پشت آن باشه بدون هیچ اختیاری ، مطمئنا جواب عکس خواهد داد.
امر به معروف و نهی از منکر راه دارد !
احترام به نظر دیگران و محکوم نکردنشان اولین قدمی است که هر کسی باید بردارد،که البته اگر این تعصبات ما بگذارد.
در تمام ادیان اصول اخلاقی الهی یکی است و این فروعاتند که ادیان را ازهم تفکیک کرده اند.
به امید روزی که اول اصول اخلاقی صحیح رارعایت کنیم و به عقاید هم احترام بگذاریم.
رلستی دل آرام خدای من هم مثل خدای تو مهربان مهربان مهربان است .

رضوان پنج‌شنبه 28 شهریور 1392 ساعت 00:37 http://zs5664.blogsky.com/

یه سری عکس از گیر دادن به دخترا دیدم تو نت و ماهواره مثلن یه خانومی بود مانتو مشکی،شلوار جین ،مقنعه،فقط موهاشو مش کرده بود و از زیر مقنعه ش معلوم بود!!!! و درمقایسه با بعضی دخترای شهر من نمیدونم ایرادش چی بود!!!!
دلارام جان میدونی اگه گشت ارشاد بیاد شهر مارو بگرده چقد دخترای افتضاح تر ازینا پیدا میکنه دخترایی که وقتی لباس پوشیدنشونو میبینی حالت بهم میخوره در مقایسه با خانمی که بالا گفتم!!!!
تازه توی شهرو بگردن ،تو محیط دانشگاهو میخوان چیکار کنن واقعن بعضی از دانشجوها همچین لباس میپوشن و آرایش میکنن که انگاری اومدن عروسی!!!!
خودشونم میدونن این کارشون فایده ای نداره

احمد پنج‌شنبه 28 شهریور 1392 ساعت 01:24 http://serrema.persianblog.ir/

یه روز خوب میاد ...

محمد مهدی پنج‌شنبه 28 شهریور 1392 ساعت 08:12 http://mmbazari.blogfa.com

من معتقدم خدای هر کسی فقط مال خودشه ...هر جوری هم که خدا رو تصور کنید خداوند همانطور با شما رفتار خواهد کرد ...بعضی ها رحمانیت و رحیمیت خدا را هم میخواهند مصادره کنند ...

باید گمی خدا شویم
از این همه من جدا شویم ...

یک زن پنج‌شنبه 28 شهریور 1392 ساعت 14:01

منم عقیدم فرق داشت مشکل ادبیاتم چی بود

شما با هر ادبیاتی هر چی خاستی بگی حاضرم نیستی با همون ادبیات جواب بشنوی این خودخواهیه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد