دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

دنیای دل آرام

در تلگرام: t.me/delaramnevesht

هنوزم میشه عاشق بود

نمیدونم این موجی که توی صفحات مجازی راه افتاد، جلوی پای شما هم قرار گرفت یا نه. که عده ای یک متنی آماده کرده بودند از طرف یک جمعیت احتمالا خیر و مدام صفحه به صفحه اشتراک گذاری میشد که درباره پسرکی به نام صفر بود که ظاهرا در کودکی قتلی انجام داده و حالا وقت قصاص اش رسیده. "مردم کمک کنید اعدام نشود"... باید پولی جمع میشد تا به عنوان دیه به ولی دم پرداخت شود و صفر از اعدام نجات پیدا کند. هرکسی هم که به اشتراک میگذاشت جملاتی مهربانانه از قبیل کودکان اعدام نشوند، من مخالف اعدام کودکانم، دست به دست هم دهیم به مهر و امثالهم مینوشت...

راستش من خیلی وقت است پایم را از این جور برنامه ها (به غیر از چند مورد) کشیده ام بیرون. کسانی را میشناسم که مستقیم به چند نیازمند کمک میکنند. هر جور نذر و کار خیری که بخواهم از طریق آنها انجام میدهم. میدانید یکجور حس نامطمئن دارم به این جور برنامه ها. حس است دیگر، دست خودم نیست. شاید شما نداشته باشید...

دیشب دیدم همانها خبر خوشی مبنی بر جمع شدن 130 میلیون تومان و در نتیجه نجات یافتن صفر را به اشتراک روی صفحه هایشان گذاشته اند. راستش جا خوردم. بغض کردم از حس بوی خوش انسانیت در این آشفته بازار روزگار...  یعنی هنوز آدمها به داد هم میرسند؟! یعنی هنوز قلبها برای هم به درد می آید؟! یعنی اینهمه آدم در این اوضاع اقتصادی وحشتناک برای یک غریبه دست در جیبهایشان میکنند؟! یادم به کارهای پارسال خودمان (از طریق مریم چپ دست عزیز و بابک اسحاقی عزیز و دیگر دوستان) برای زلزله آذربایجان افتاد. مگر ریال به ریال روی هم نگذاشتیم و مقداری پول به عنوان کمک نفرستادیم... مگر چند بار همدیگر را دیده بودیم که بهم اعتماد کردیم؟ مگر آذربایجانی های حادثه دیده را میشناختیم که برایشان دستمان هر چند کم اما در جیب رفت و دلهایمان پا به پایشان لرزید...

این یعنی هنوز میشود مهر بکاریم و عشق درو کنیم... هنوز میشود... میشود...


نظرات 20 + ارسال نظر
saber چهارشنبه 18 دی 1392 ساعت 23:45 http://nistim.blogsky.com/

هستیم کلا اون آدمای دست بخیر مهربون دلسوز مشتی رو آقا هستیــــــــــــــــــمتون

متشکرم

گیل دختر پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 02:44 http://barayedokhtaram.blogfa.com

ما آدمها خیلی موجودات عجیب و غریبی هستیم ...گاهی تو موقعیت خاصی که قرار بگیریم وِیژگی ها و رفتارهایی از خودمون میبینیم که باورش برای خودمون هم مشکله ... الا این ویژگی های رفتاری هم میتونه شامل ویژگیهای نه چندان مطلوب باشه و هم رفتارهای انساندوستانه و تپیدن قلب برای انسانی دیگر و اندوه عمیق از چهره به غم نشسته دیگری رو شامل بشه ... عجیبیم ما آدمها ، عجیب ... گاهی حسادت تمام وجودمونو میگیره و از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به دیگری فروگذار نمیکنیم و حداقلش اینه که دوس نداشته باشیم اونیو که ما داریم دیگری داشته باشه و گاهی دیدن یه قطره اشک رو صورت کسی چنان رقت قلبی در ما ایجاد میکنه که حاضریم اون لحظه هر کاری از دستمون برمیاد ونهایت تلاشمونو بکنیم تا بخنده ...

دقیقا موافقم. البته شایدم نشه بخشی از جامعه رو به کلش اختصاص داد. اما چیزی که مشخصه، ما (کلی میگم) شدیدا تحت احساسات و با کمترین دخالت منطق در جریان های گروهی قدم برمیداریم. از یک سو به پیج مسی و افراد مشابه حمله میکنیم و از سوی دیگه فردی رو از مرگ حتمی نجات میدیم...

امیرحسین... پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 08:49

در اینکه ما ایرانی ها آدم های نوع دوستی هستیم شکی نیست، در این هم شکی نیست که بیشتر ما اگر زمینه اعتماد فراهم بشه هر کاری که از دستمون بر بیاد انجام میدیم اما باید از افراط و تفریط در این موضوع هم بپرهیزیم.
خدا را شکر که نجات یافت

بحث اعتماد رو کاملا باهات موافقم.
خداروشکر

باران پاییزی پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 09:28 http://baranpaiezi.blogsky.com

اتفاقن من هم وقتی شنیدم صفر با مهر همین مردم آزاد شده خیلی خوشحال شدم. امیدوارم همین مردم با مهرشون پذیرای صفر درین جامعه بشن.
ما مردم احساساتی در دم تصمیم میگیریم و عمل می کنیم اما وقتی احساسمون دیگه رفت به طرف عقل و منطق، عجیب بی رحم می شیم.

نکته جالبش اینه که هممون به این نقاط قوت و ضعف آگاهیم.

ﺑﺸﺮا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:06 http://biparvaa.blogsky.com

ﺑﻠﻪ.....ﻫﻨﻮﻭﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﻴﺸﻪ...ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎﻭﺭ ﻛﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﻣﻴﺸﻪ...
ﻧﻴﺮﻭﻱ ﻋﺸﻖ,اﺯ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﺟﺎﺫﺑﻪ ﻫﻢ ﻗﻮﻳﺘﺮ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﮔﺎﻫﻲ...

"نیروی عشق"، تعبیر جالبی بود...

نینا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:09

من به سخصه خیلی اعتماد ندارم. شاید درست نباشه ها ولی چون چیزهایی دیدم و اتفاقاتی افتاد معمولا به ندرت تو این تیپ فراخوانها شرکت میکنم

منم همینطور نینا

هانا پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 14:39

خداروشکر

عاطی پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 15:34 http://www-blogfa.blogsky.com

امیدوارم قدر این آزادی رو بدوونه!

:گل

ان شالله

ته تغاری پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 16:16 http://ssmall.blogsky.com/

چه حس خوبی ....مرسی مردم

خیلی

نرگس20 پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 19:39 http://www.narges20.blogsky.com

چه خوب
چه خوب که هنوز می شود مهر بکاریم و عشق برداشت کنیم

حس خوبی داره پستت دل آرامم...مرسی

خیلی
حس خوب از وجود خودته

صدیقه (ایران دخت) پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 21:55 http://dokhteiran.blogsky.com

چه خوب... هنوز میشه ادما رو دوست داشت... هنوز میشه به هم اعتماد کرد.... هنوز میشه خوب بود...
خدا رو شکر بابت همه این اتفاقای خوب و دوست داشتنی که هنوز در جریانند...

واقعا عجیبه این اعتماد ولی نتیجه خوبی داشت.

مژگان امینی پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 22:48 http://mozhganamini.persianblog.ir

سلام
من هم با شما موافقم ولی توی این برنامه های اینترنتی شرکت نمی کنم.

سلام خانم امینی عزیزم
اکثراً منم همینطور

عارفه جمعه 20 دی 1392 ساعت 00:15

دل آرام یک چیزی بگم؟این جمعیت اسمش امام علی 14ساله داره کار میکنه بدون وابستگی به نهادها دولتی و سیاسی هم نیست از دانشگاه شریف شروع شده حالا تو خیلی از شهرها داره کار میکنه ..این جمیعت با این که معتبر بود ولی متاسفانه خیلی ها چون نمی شناختن اعتماد نمیکردن..نمیدونم حق دارن یا نه!چون واسه بی اطلاعی مون نباید یک قضیه رو نقض کنیم!به نظرم!
سر قضیه صفر من استرس خیلی زیادی داشتم اون قدر که اون چند روز تیک تاک ساعت آزارم میداد خوابم نمی برد..
میدونی لذت بخش ترین قسمت ماجرا بعد نجات جون صفر اینه که هنوز مردم با عاطفه ای داریم که از داخل خارج کمک کردن..تازه میدونی به جای 130تومن ؟180جمع شد؟یعنی این مردم تو دو روز آخر با این که میدونستن فقط 26تومن لازمه دو برابر کمک کردن اینها همه یعنی این که این مردم هنوز مهربونند..خداروشکر..

آره حواسم بود که تو خیلی پیگیر بودی.
میدونی عارفه، برای من به شخصه سخته که اعتماد کنم. مگر اینکه کسی رو از اون گروه ( هر گروهی که اقدام به کار خیر میکنه) بشناسم. مثلا کمیته امداد هم خیلی شناخته شده است ولی من هرگز سر سوزنی بهش اعتماد ندارم.
البته خدارو شکر میکنم برای اینکه همه مثل من فکر نمیکنن. خدا رو شکر که مردم با اینکه خیلی احساسی عمل میکنن همیشه اما اینبار در جهت مثبت رفتار کردن.

عارفه جمعه 20 دی 1392 ساعت 00:18

اگه فیس بوک رفتی یک نگاه به نامه ای که صفر شنبه نوشت بنداز اصلا ان قدر حالم خوب میکنه ..

با دیدن اون نامه تحریک شدم که حتما این پست رو بنویسم. امیدوارم حالا که "دوباره" به زندگی دعوت شده، زیبا زندگی کنه. پای این زندگی خیلی بها داده شده.

نخکلون جمعه 20 دی 1392 ساعت 03:51 http://fifthhorse.blogfa.com

خیلی دوس دارم حرفای مادرشو بشنوم!!

فکر کنم طفلکی خیلی غصه خورده.

عارفه جمعه 20 دی 1392 ساعت 10:26

اتفاقا مدیرعامل جمعیت یک بار گفت کمیته امداد به ما مددجو معرفی میکنه!بعد دیگه من از اون روز تو افق محو شدم از عمق فاجعه

واقعا؟؟!!
پیشنهاد میدم خودشون برن توی افق محو بشن دیگه هم برنگردن

م . ح . م . د جمعه 20 دی 1392 ساعت 11:12

صد بار به جمعیت کمک نکردی و دیدی ثمرش را

کمک کردن چ بدی داشت که یکبار نکردی ، دلارام ؟!

محمد!!!!!

هنوز هم میشه ولی هنوز هم دنیا پر از سوءاستفاده از این "شدن" هاست :)

حق با شماست. اما یه روزی باید افکارمون تغییر کنه، دنیامون عوض میشه :)

مزاحم تلفنی شنبه 21 دی 1392 ساعت 10:01

بازم خوبه که فقط از این ش/بکه کارهای مفید هم انجام میشه و فقط عکس داف ها رو share نمیکنن.
هنوزم میشه خندید به دنیای ستمگر
الان این یه کامنت فوق جدی بودا دلی

وای من تا حالا کامنت فوق جدی ندیده بودم ازت

بابالنگ دراز جمعه 4 بهمن 1392 ساعت 16:12

اره هنوزم میشه ادم هارو دوست داشت ولی چه فایده داره دوست داشتن ...

چرا دوست داشتن فایده نداشته باشه؟ :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد